استاد محمد زاهدى اصل

استاد محمد زاهدى اصل

محمد زاهدى اصل، متولد ،۱۳۲۴ اردبیل
اخذ مدرک دیپلم تجربى در سال ،۱۳۴۴ اردبیل
اخذ مدرک کارشناسى خدمات اجتماعى (مددکارى اجتماعى) در سال ،۱۳۵۰ تهران
اخذ مدرک کارشناسى ارشد مدیریت امور فرهنگى در سال ،۱۳۵۹ تهران
اخذ درجه دکترى مدیریت اجتماعى در سال ،۱۳۶۷ ترکیه
مددکار اجتماعى و کارشناس امور دانشجویى در دانشگاه تهران، ۵۷-۱۳۵۰
ریاست دانشکده خدمات اجتماعى سابق و سرپرستى آموزشگاه عالى آموزشیارى، ۶۲-۱۳۶۰
معاونت ادارى و مالى و جانشین معاونت دانشجویى دانشگاه الزهرا، ۶۳-۱۳۶۲
مدیر گروه برنامه ریزى اجتماعى دانشگاه علامه طباطبایى، ۶۹-۱۳۶۷
سرپرست دانشگاه علامه طباطبایى، ۱۳۶۸
ریاست مؤسسه کار و تأمین اجتماعى ۶۹-۱۳۶۸
مدیر گروه علوم اجتماعى دانشگاه شاهد، ۱۳۶۹
مسئول راه اندازى دانشکده علوم انسانى دانشگاه شاهد، ۱۳۷۱
مدیر گروه خدمات اجتماعى دانشگاه علامه طباطبایى، ۷۵-۱۳۷۱
مدیر گروه علوم اجتماعى دانشگاه شاهد، ۷۹-۱۳۷۲
معاونت پژوهشى و تحصیلات تکمیلى دانشکده علوم اجتماعى دانشگاه علامه طباطبایى، ۱۳۷۶
عضو شوراى دانشگاه علامه طباطبایى، ۸۲-۱۳۷۶
رئیس دانشکده علوم اجتماعى دانشگاه علامه طباطبایى، ۸۲-۱۳۷۸
استاد پایه ۲۶ دانشگاه علامه طباطبایى، ۱۳۸۴
عضو شوراى سیاستگذارى سازمان بهزیستى کشور
ریاست انجمن مددکارى اجتماعى ایران
و تألیف مقالات علمى، طرح هاى پژوهشى متعدد و کتاب هاى:
– مقدمه اى بر خدمات اجتماعى در اسلام
– مبانى مددکارى اجتماعى
– مبانى رفاه اجتماعى
– مجموعه مقالات همایش جایگاه مددکارى اجتماعى در جمهورى اسلامى ایران
– مجموعه مقالات همایش نقش مددکارى اجتماعى در کنترل آسیب هاى اجتماعى و …

سیده ربابه میرغیاثى: کسى، در جایى، کتابى نوشته بود که در زمان نام نویسى از او پرسیده اند مایل است در چه رشته اى تحصیل کند و او تنها گفته بود که: مى خواهم چیزى را یاد بگیرم تا بتوانم به مردم کشورم خدمت کنم» به او پیشنهاد کردند که علوم اجتماعى بخواند.
علوم اجتماعى تئورى هایى درباره علت مشکلات اجتماعى ارائه مى داد ولى راه حلى براى رفع آنها عرضه نمى کرد. اما میهمان امروز صفحه مهرگان ، به دنبال حرفه اى بود که بتواند به طور عملى در دگرگونى جامعه تأثیر بگذارد.
محمد زاهدى اصل مى گوید: «چیزهایى درباره خدمات اجتماعى شنیده بودم که برعکس علوم اجتماعى نه فقط مشکلات جامعه را بررسى مى کرد بلکه به یافتن راه هاى عملى در رفع آنها نیز مى کوشید.
در همه این سال ها، من، همیشه، او را، «ستاره فرمانفرمائیان» را، به جهت اراده بى نظیر، همت عالى و نوع دوستى صمیمانه اش دوست مى داشتم.
فرمانفرمائیان در سال ۱۳۳۷ هجرى شمسى توانست آموزشگاه عالى خدمات اجتماعى را در تهران تأسیس کند و بنیان تاریخ مقدرى را به نام خود ثبت کند که سرآغاز آموزش و فعالیت مددکاران اجتماعى در ایران محسوب مى شود.
آموزشگاهى که پس از پیروزى انقلاب اسلامى به دانشکده خدمات اجتماعى تغییر نام داد و سپس در دانشگاه علامه طباطبایى ادغام شد و امروز، پس از گذشت نزدیک به نیم قرن از تلاش هاى نخستین براى تأسیس این رشته، در دانشگاه علامه طباطبایى هرساله تعداد زیادى از دانشجویان در سطوح کارشناسى و کارشناسى ارشد ، تربیت و آموزش داده مى شوندهدف از تربیت مددکاران اجتماعى، کمک به افراد نیازمندى است که به خدمات اجتماعى احتیاج دارند تا خود را بیابند و مشکل خویش را بشناسند و سپس راه حل آن را پیدا کنند. درواقع مددکارى اجتماعى رشته اى کاربردى است که فارغ التحصیل آن باید بتواند در مراکز مختلفى که به نوعى با انسان ها در ارتباط هستند مشغول به فعالیت شده ، با استفاده از روش ها و تکنیک هایى که آموخته است وارد زندگى انسان هایى شود که به هر دلیل اجتماعى، اقتصادى، فرهنگى و خانوادگى نمى توانند مشکل خود را به تنهایى حل یا منشأ آن را تشخیص دهند تا به یارى مددکار مشکل را شناخته و حل کنند.
محمد زاهدى اصل یکى از مددکاران با تجربه اى است که اسلوب، دانش، تکنیک و مهارت هاى مربوط به این حرفه را در کلاس هاى درس آموزشگاه، خدمات اجتماعى آموخته و پس از آن، سال هاى طولانى تلاش و تحقیق، تدریس و تألیف را پشت سر گذاشته است. تا جایى که امروز مى توانیم او را به عنوان یکى از استادان مطرح رشته مددکارى اجتماعى و از صاحبنظران برجسته در حوزه آسیب ها و رفاه اجتماعى معرفى کنیم.
زاهدى اصل در آخرین روزهاى سرد سال ۱۳۲۴ هجرى شمسى، در روستاى «نیار» از توابع استان اردبیل متولد شد. زاهدى اصل در روایت از آن سال هاى دور و سخت در «نیار» از رنج و خاطره کودکى ۶ ساله مى گوید که هر صبح و عصر، با همراهى دوستان همکلاسى اش، صداى گام ها و اندوه غم ها و اولین تلاش هاى بى ادعاى خود را، در فاصله نیار تا اردبیل، با پاى پیاده بر راه ها و خاک ها به یادگار مى گذاشتند و در مبارزه و ستیز با سرماى استخوان سوز زیر صفردرجه، به بهانه کورسوى امیدى که در دل داشتند استوارى و صبورى را مشق مى کردند و شیرینى طعم آینده را در لذت رویا و خیالپرورى مى چشیدند. تا اینکه در سال ۱۳۴۴ هجرى شمسى از دبیرستان صفوى (تربیت مدرس فعلى) دیپلم تجربى گرفت و پس از اتفاقات غیرمنتظره اى که در آن سال ها رخ داد با تأخیرى دوساله وارد دانشگاه شد . اما، بازى روزگار باعث شد به جاى تحصیل در رشته پزشکى دانشگاه مشهد در کلاس هاى درس «ستاره فرمانفرمائیان» حاضر شود و در آموزشگاه عالى خدمات اجتماعى مدرک کارشناسى بگیرد.
سال ۱۳۵۰ هجرى شمسى زاهدى اصل دیگر یک کارشناس مددکارى اجتماعى بود که به اصرار فرمانفرمائیان، در آغازین سال هاى خدمت، به عنوان مسئول مؤسسات خدمات اجتماعى عازم ارومیه شد.
پس از آن، زاهدى اصل فراز و نشیب هاى زیادى را در زمینه تحصیل، تحقیق و خدمت پشت سر گذاشت. در سال ۱۳۵۹ هجرى شمسى مدرک کارشناسى ارشد مدیریت امور فرهنگى و در سال ۱۳۶۷ هجرى شمسى مدرک دکترى خود را در رشته مدیریت اجتماعى از دانشگاه استانبول ترکیه اخذ کرد و این درحالى بود که با وجود همراهى همسر و پنج فرزند خردسال، رنج ها و مرارت هاى بسیارى بر خانواده زاهدى اصل تحمیل شد.
پس از بازگشت به کشور فعالیت هاى علمى و اجرایى او بعد وسیع ترى یافت.
«مقدمه اى بر خدمات اجتماعى در اسلام» عنوان کتابى است که در سال ۱۳۷۱ هجرى شمسى تألیف کرد. در این کتاب به بنیان فلسفى خدمات اجتماعى پرداخته شده و درباره آثار و نتایج خدمات اجتماعى در بعد فردى و اجتماعى بحث شده است. محمد زاهدى اصل معتقد است خدمات اجتماعى موجب پاداش حقیقى و اجر اخروى شده، تزکیه نفس و آمرزش معصیت را درپى دارد. قوت قلب و اطمینان از آینده را باعث مى شود، به افزایش روزى کمک مى کند، روح اخوت و تفاهم میان امت اسلامى را ترویج مى نماید و به تأمین عدالت اجتماعى و قسط در جامعه منجر مى شود.
وى از ایمان، اخلاص، وفاى به عهد، صداقت و صبر به عنوان اصول و شرایط خدمات اجتماعى نام مى برد و مى نویسد: «صبر در بعد اجتماعى نظیر تحمل دیگران، تلاش در خشنودى مسلمین، رعایت حقوق آنها، ایجاد روابط حسنه با امت اسلامى مى تواند وحدت و انسجام جامعه اسلامى را عینیت ببخشد. مصداق بارز صبر در خدمات اجتماعى، گشاده رویى است که به عنوان یک صفت عالى انسانى مطرح مى شود.
در زمینه حمایت از نیازمندان جامعه، ملاطفت و خوش خلقى اهمیت بسزایى دارد و از مؤثرترین عواملى است که مى تواند اعتماد و اطمینان مخدوم به خادم را فراهم آورد و موجب تحکیم روابط سازنده و ارزشمند متقابل شود.»
یکى از مباحث عمده و مهم مددکارى اجتماعى، بحث اصول و ارزشهاست. اصول عمومى مددکارى اجتماعى عبارتند از : پذیرش، فردیت، رابطه حرفه اى، مشارکت، رازدارى حرفه اى و خودآگاهى.
زاهدى اصل در بین کلیه اصول مددکارى اجتماعى، اصل خودآگاهى مددکار را مهمترین اصل مى داند.
«به دلیل اینکه اگر مددکار اجتماعى در تحقق این اصل ناکام بماند قطعاً در تحقق و رعایت تمامى اصول و حتى ارزش هاى مددکارى اجتماعى ناموفق خواهد بود. در سایه خودآگاهى است که مددکار اجتماعى مى تواند به دور از هرگونه تعصبات، لغزش هاى اخلاقى و حرفه اى، هر نوع پیشداورى، در خدمت مراجعان قرار گیرد و در زندگى و حل مشکلات آنها اثرگذار باشد. «چه نتوانى بدانى کیستى ‎/ جهد کن چندانکه دانى کیستى» خودآگاهى مترادف با خودشناسى و خودشناسى مقدمه و لازمه خودسازى است. در واقع مى توان گفت که در دنیا یک حقیقت وجود دارد و آن شناسایى خود است و حتى مى توان خودسازى را شرط عدالت خواهى دانست.
عمده ترین مسائلى که مددکاران اجتماعى با آن درگیر هستند را مى توان در رابطه با مسائل مختلف مربوط به محیط جست وجو کرد. «خانواده، مدرسه، محل کار ، خویشاوندان، دوستان و … از عوامل محیطى تلقى مى شوند. در بسیارى از اوقات، تلاش انسان براى ایجاد تغییر در برخى از شرایط محیط اطرافش به نتیجه مطلوب و دلخواه نمى رسد و به ناچار، او از بخشى از آرمان هاى خویش صرف نظر مى کند و به طور نسبى وضعیت موجود را مى پذیرد و با آن کنار مى آید. پس مى توان گفت که هم ایجاد تغییر در شرایط محیط انسانى امرى نسبى است و هم تطابق و سازگارى با آن ، آنچه در مددکارى مهم است آن که مددجو این شرایط را در حد درک و فهم خود و با راهنمایى مددکار بشناسد، امکانات اجتماعى موجود براى ایجاد تغییر در این شرایط را بشناسد و حداکثر مساعى خود را براى ایجاد تغییر به کار گیرد و نتیجه کار را به عنوان یک واقعیت بپذیرد.»

یکى از نگرانى هاى محمد زاهدى اصل بروز آسیب در اجتماع و آثار و تبعات آن است. «آسیب هاى متعددى را مى توان در جامعه مشاهده کرد ، مثلاً اکنون پدیده اعتیاد به مواد مخدر به عنوان یک آسیب جدى در کشور مطرح است. تکدى و فرار دختران از منزل هم نمونه هاى بارز دیگرى از آسیب هاى اجتماعى هستند. البته موضوع فرار دختران از منزل، خود ممکن است پیامدهاى دیگرى را نیز به دنبال داشته باشد.
بى شک آسیب به هر اندازه و در هر سطحى نگران کننده است. وقتى ما صحبت از جامعه اسلامى مى کنیم انتظار نداریم که برخى آسیب ها بیش از حد معمول در جامعه مشاهده شوند.»
از دیگر دغدغه هاى محمد زاهدى اصل موضوع رفاه اجتماعى است. «در جهان امروز، رفاه اجتماعى بخشى از زندگى و فرهنگ انسانى تلقى مى شود و گسترش نظریه هاى انسان دوستى با تأکید بر مسئولیت همگان نسبت به یکدیگر و همچنین پیشرفت علوم اجتماعى و زیستى در پیدایش نگرش هاى جدید درخصوص رفاه اجتماعى مؤثر بوده است، نیازهاى اساسى از مقوله معیشت فراتر رفته و زمینه هاى غیرمادى را نیز شامل مى شود، به طورى که در عصر حاضر پدیده «امنیت» به عنوان یکى از مهمترین مشخصه هاى رفاه اجتماعى تلقى مى شود، به نحوى که محور اصلى توسعه در قرن حاضر را «امنیت انسانى» تشکیل مى دهد.»
زاهدى اصل در کتاب مبانى رفاه اجتماعى ضمن ارائه تعریف رفاه اجتماعى، سیر تاریخى موضوع در جهان و ایران را بررسى و درخصوص رفاه کودکان، سالمندان، کارگران، معلولان و کشاورزان بحث کرده است.
از فعالیت هاى علمى و پژوهشى زاهدى اصل در زمینه رفاه اجتماعى مى توان به برنامه ریزى امور فرهنگى چگونگى گذراندن اوقات فراغت کارکنان دانشگاه تهران، اهمیت و ضرورت سیاستگذارى در اوقات فراغت، بررسى وضعیت امور رفاهى کارکنان سازمان تأمین اجتماعى، بازنشستگى، نیازها و مسائل بازماندگان سازمان تأمین اجتماعى و … اشاره کرد.
علاوه بر اینکه محمد زاهدى اصل از چهره هاى شناخته شده در عرصه مددکارى اجتماعى است . مطالعات زیادى در مباحث تاریخى خصوصاً تاریخ معاصر دارد ، به طورى که در این حوزه نیز نظرات کارشناسى و علمى او مورد توجه قرار مى گیرد.
در حال حاضر محمد زاهدى اصل در دانشگاه علمى طباطبایى، دانشگاه شاهد و دانشگاه امام حسین (ع) به تدریس خدمات اجتماعى در اسلام، مبانى مددکارى اجتماعى، مبانى مدیریت، مدیریت مؤسسات رفاهى، مبانى رفاه اجتماعى، مددکارى جامعه اى در دوره کارشناسى و مدیریت منابع انسانى، سیستم هاى مدیریت، سمینار سازمان ها و مسائل رفاه اجتماعى، خدمات اجتماعى، مدیریت سازمان ها و نهادهاى فرهنگى در دوره کارشناسى ارشد مى پردازد و ریاست انجمن مددکارى اجتماعى ایران را نیز برعهده دارد.
از دیگر تلاش هاى او در سال هاى اخیر، طراحى، تهیه و تنظیم برنامه دوره رشته مددکارى اجتماعى بوده که در حال حاضر مراحل تصویب را در دانشکده علوم اجتماعى دانشگاه علامه طباطبایى طى مى کند. زاهدى اصل مى گوید: «هم اکنون براى رشته دکترى مددکارى اجتماعى، دانشجویان کارشناسى ارشد (فارغ التحصیلان) باید به کشورهاى آمریکایى و اروپایى عزیمت کنند که هزینه بسیار بالا و سنگینى بر دوش خانواده ها و درنهایت بیت المال تحمیل مى کند و اگر این دوره در داخل کشور راه اندازى شود، به جرأت مى توان گفت با یک دهم هزینه هاى مربوط به تحصیل در خارج از کشور و با کیفیت علمى حرفه اى مشابه و متناسب با فرهنگ غنى اسلامى جامعه خودمان مى توانیم مددکاران شایسته اى را تربیت کنیم.»
پیشرفت مناسب و در خور قدمت رشته مددکارى اجتماعى، گسترش شناخت و توسعه ابعاد اجرایى این حرفه، بزرگترین و مهمترین آرزوى محمد زاهدى اصل است که تلاش و تحقیقات مستمر او به منظور تحقق آن صورت مى گیرد.