پیک های نوروز
یکی از جشنهای دیرینه سرزمین ما که نشانهای از شکوه و عظمت کشور کهنسال ماست ، عید نوروز است. این جشن با وجود گذشت قرون و اعصار هنوز هم اصالت خود را حفظ کرده و در سراسر کشور مخصوصاً در دهکدهها و کوهپایههای وطن ما باشکوه و جلال بیشتری برگزارمی شود.
این مقاله تحقیقاتی است که در زمینه اعتقادات روستاییان سادهدل اطراف شهر اردبیل در خصوص چهارشنبه سوری و عید نوروز انجام گرفته و در آن از توصیف و تشریح جزییات آداب و رسوم این جشنها تقریباً صرف نظر شده است.
این روستاییان پیش از فرا رسیدن نوروز ، پیکهایی به شهر می فرستند تا حلول سال نو را با ترانههایی که میخوانند به مردم تهنیت بگویند و در ضمن آن منشاء این سنت را که رنگ مذهبی به آن دادهاند و عقاید خود را درباره اینکه از چه زمان مراسم چهارشنبه سوری و جشن نوروز برجای مانده است ، بیان نمایند.
روستاییان اطراف شهر اردبیل ، چهارشنبه سوری را به امیر مختار ثقفی نسبت می دهند و معتقدند:
« هنگامیکه مختار به خونخواهی « حسین بن علی » (ع) قیام کرد ، دستور داد بر پشت بامهاآتش بیفروزند تا با این آتش یاران حسین (ع) آگاه شوند که قیام مختار شروع شده است و در میدانهای شهر گرد هم آیند و نبرد را آغاز کنند ».
عقیده دیگرشان این است که چهارشنبه سوری را یادگار پیروزی مختار بر دشمنان حضرت حسین (ع) می دانند و می گویند:
« وقتی که غلبه بر خصم پایان یافت ، امیر مختار دستور داد که به نشانه این پیروزی در پشتبامها آتش بیفروزند و سرور و شادمانی کنند ».
علاقه به علی بن ابیطالب و محبت به آل علی تا جایی فکر مردم متدین روستاهای شهر اردبیل را به خود مشغول ساخته که حتی برخی از رسوم باستانی را نیز به علی (ع) و اولاد او نسبت می دهند. نه تنها در دهکدههای مجاور بلکه در خود شهر اردبیل نیز اغلب مردم معتقدند که:
« در نخستین روز سال نو ، امیر المؤمنین علی در عالم عرش بر تخت سلطنت جلوس کرده و بر گردن یزید لعین لگام می زند. در این روز نو شربتهای شیرین و گوارا به جای آب در جویهای بهشت روان می شود و در حرم قدس الهی دوستداران علی (ع) و یاران حسین (ع) و دیگر پیشوایان دینی شادمانی می کنند چونکه مولای مؤمنان بر یزید و هوادارانش که از پستترین موجودات شناخته شدهاند ، غلبه می کند. در این هنگام در آن عالم علوی ، جبرییل پیک نوروز است و قاصد حلول سال نو. و وقتی که جبرییل پیام نوروز را به حضرت محمد (ص) می رساند ، پیغمبر خدا از در گاه باریتعالی مسئلت می نماید تا این سال نو بر بندگان راستین او مبارک باشد »
روستاییان می گویند: « ما نیز باید به تأسی از آن عالم ، شادمان باشیم و جامه نو بپوشیم».
در این موقع از سال پدران و مادرانی که بضاعت چندانی ندارند برای امیدوار کردن خود و کودکانشان می گویند که: « عید نوروز از آنِ علی است و او هرگز ما را مأیوس نخواهد کرد »
عجب این است که این مردم سادهدل با تحمل هر زحمتی وسایل سال نو را تهیه می کنند و آنچه را که فراهم می آورند، موهبتی می دانند که از طرف شاه مردان علی برآنان نازل شده است.
اما در باره پیکهای نوروز]
گفته شد که روستاییان اطراف شهر اردبیل هنگام سال نو پیکهایی به شهر می فرستند تا با خواندن ترانههایی حلول سال نو را به مردم تبریک بگویند.
اردبیلیها این پیکها را شگونآور میدانند و با نقل و شیرینی از آنان پذیرایی میکنند.
یکی از جشنهای دیرینه سرزمین ما که نشانهای از شکوه و عظمت کشور کهنسال ماست ، عید نوروز است. این جشن با وجود گذشت قرون و اعصار هنوز هم اصالت خود را حفظ کرده و در سراسر کشور مخصوصاً در دهکدهها و کوهپایههای وطن ما باشکوه و جلال بیشتری برگزارمی شود.
این مقاله تحقیقاتی است که در زمینه اعتقادات روستاییان سادهدل اطراف شهر اردبیل در خصوص چهارشنبه سوری و عید نوروز انجام گرفته و در آن از توصیف و تشریح جزییات آداب و رسوم این جشنها تقریباً صرف نظر شده است.
این روستاییان پیش از فرا رسیدن نوروز ، پیکهایی به شهر می فرستند تا حلول سال نو را با ترانههایی که میخوانند به مردم تهنیت بگویند و در ضمن آن منشاء این سنت را که رنگ مذهبی به آن دادهاند و عقاید خود را درباره اینکه از چه زمان مراسم چهارشنبه سوری و جشن نوروز برجای مانده است ، بیان نمایند.
روستاییان اطراف شهر اردبیل ، چهارشنبه سوری را به امیر مختار ثقفی نسبت می دهند و معتقدند:
« هنگامیکه مختار به خونخواهی « حسین بن علی » (ع) قیام کرد ، دستور داد بر پشت بامها آتش بیفروزند تا با این آتش یاران حسین (ع) آگاه شوند که قیام مختار شروع شده است و در میدانهای شهر گرد هم آیند و نبرد را آغاز کنند ».
عقیده دیگرشان این است که چهارشنبه سوری را یادگار پیروزی مختار بر دشمنان حضرت حسین (ع) می دانند و می گویند:
« وقتی که غلبه بر خصم پایان یافت ، امیر مختار دستور داد که به نشانه این پیروزی در پشتبامها آتش بیفروزند و سرور و شادمانی کنند ».
علاقه به علی بن ابیطالب و محبت به آل علی تا جایی فکر مردم متدین روستاهای شهر اردبیل را به خود مشغول ساخته که حتی برخی از رسوم باستانی را نیز به علی (ع) و اولاد او نسبت می دهند. نه تنها در دهکدههای مجاور بلکه در خود شهر اردبیل نیز اغلب مردم معتقدند که:
« در نخستین روز سال نو ، امیر المؤمنین علی در عالم عرش بر تخت سلطنت جلوس کرده و بر گردن یزید لعین لگام می زند. در این روز نو شربتهای شیرین و گوارا به جای آب در جویهای بهشت روان می شود و در حرم قدس الهی دوستداران علی (ع) و یاران حسین (ع) و دیگر پیشوایان دینی شادمانی می کنند چونکه مولای مؤمنان بر یزید و هوادارانش که از پستترین موجودات شناخته شدهاند ، غلبه می کند. در این هنگام در آن عالم علوی ، جبرییل پیک نوروز است و قاصد حلول سال نو. و وقتی که جبرییل پیام نوروز را به حضرت محمد (ص) می رساند ، پیغمبر خدا از در گاه باریتعالی مسئلت می نماید تا این سال نو بر بندگان راستین او مبارک باشد »
روستاییان می گویند:
« ما نیز باید به تأسی از آن عالم ، شادمان باشیم و جامه نو بپوشیم».
در این موقع از سال پدران و مادرانی که بضاعت چندانی ندارند برای امیدوار کردن خود و کودکانشان می گویند که:
« عید نوروز از آنِ علی است و او هرگز ما را مأیوس نخواهد کرد »
عجب این است که این مردم سادهدل با تحمل هر زحمتی وسایل سال نو را تهیه می کنند و آنچه را که
فراهم می آورند ، موهبتی می دانند که از طرف شاه مردان علی برآنان نازل شده است.
اما در باره پیکهای نوروز]
گفته شد که روستاییان اطراف شهر اردبیل هنگام سال نو پیکهایی به شهر می فرستند تا با خواندن ترانههایی حلول سال نو را به مردم تبریک بگویند.
اردبیلیها این پیکها را شگونآور میدانند و با نقل و شیرینی از آنان پذیرایی میکنند.
پیکها در حالیکه یک سینی بزرگ در دست دارند و در آن شمعی روشن کرده و نقل و نباتی ریختهاند و سبزهای و تمثالی از حضرت علی (ع) گذاشتهاند به در خانهها میآیند و ترانههایی میخوانند.
بعضی از پیکهای نوروز که آنان را « تَکَمْ چی » می نامند ، با عروسکی به نام « تَکَه »۱ به شهر می آیند و با تکان دادن آن ، سرودها و ترانههایی در توصیف چهارشنبه سوری و عید نوروز می خوانند.
« تکم چی »ها وقتیکه به شهر می آیند ، گویی قاصدی بزرگ هستند از سرزمینهای دور دست که فقط پیامآور نوروزند. در آن روزها از هر کوی و برزنی که بگذرید ، « تکم چی »ها را با لباسهای محلی خواهید دید که کودکان دور و برشان را گرفته و چشم هایشان را به « تَکَه » آنها دوخته اند و به ترانههایشان گوش می دهند.
« تکم چی »ها چنان بنظر می رسند که زودتر از اردبیلیها از فرا رسیدن سال نو آگاه شدهاند و رسالت دارند که فرا رسیدن نوروز را به اهل شهر اطلاع دهند.
در این هنگام غیر از « تکم چی »ها روستاییانی را نیز در شهر خواهیددید که شاید برخی از آنان هیچ روزی از سال را به شهر نیامدهباشند مگر در این زمان که از دامنههای سبلان به شهر اردبیل رو آورده و در کیسههایی بزرگ ، گلهای صحرایی و گل نوروز و سبزیهایی که مختص دامنه کوهها و کُتلهاست با خود همراه می آوردند. این روستاییان که « یِمْلیکْ چی ۲ » نامیده می شوند هر چند نفر با هم همآواز می شوند و پی در پی می گویند:
« سبزیهای نورس دامنههای سبلان را آوردهایم » و در راه خود درِ هر خانهای را میکوبند و اشعاری در وصف نوروز میخوانند و دستهای از گل نوروز با کمی سبزی برای هفتسین به خانوادهها می دهند. هر خانواده اردبیلی نیز هدیهای به آنان می بخشند و « یِمْلیکْ چی » ها بار دیگر همآواز شده ، راهی کوچه و پسکوچههای شهر می شوند.
دستهای دیگر از پیکها ، تخممرغ رنگکرده با خود به شهر میآورند و به هر خانهای مراجعه میکنند و تخم مرغی می دهند و مقداری قند و چای و خوراکی میگیرند. و گاهی هم به جای اینکه تخم مرغ را رنگ بکنند ، با نخهای ابریشمی قالبی بر تخم مرغ می پوشانند. ( ذوق و سلیقه روستاییان در بافتن این قالبها و نگارین کردن آنها با نخهای ابریشمی قابل تحسین است و هر یک نشانهای از هنرمندی زنان روستایی است).
گاهی پیکها دانههای اسپند را که از چند رشته نخ گذراندهاند و دعاهایی بر آن آویختهاند به اهالی شهر ارمغان میآورند تا در سال نو از چشمزخم در امان باشند. روستاییان برای این تحفه اهمیت زیادی قایلند و اگر به خانههایشان در روستاها بروید زینت دیوارهای اتاقشان همین
اسپندهای برنخ کشیده شده است.
دیگر از پیکهای نوروزی که باید نام برد ، ماهیفروشهای دورهگردند که دو سه روز پیش از عید با سبدهایی از رودخانههای مجاور شهر اردبیل ماهیهای کوچکی صید می کنند و در سطل هایی می ریزند و به اردبیل میآورند ، آنان در اشعاری که میخوانند مرتب ذکر میکنند که:
« حلول سال نو نزدیک است _ ماهی سفره عید را فراموش نکنید » .
اهالی اردبیل با کمال رغبت به پیکهای نوروزی کمک می کنند ، چون معتقدند که همه پیکها شگونآورند و برکت نوروزی را با خود به شهر و خانهها میآورند.
این پیکهای نوروزی را شما فقط در اواخر اسفند ماه و دو سه روزی به عید نوروز مانده خواهد دید. آنان با پولهاییکه به عنوان هدیه از اردبیلیها گرفتهاند نقل و نبات و خشکبار نوروزی و لباسهای نو میخرند و چند ساعتی به تحویل سال نو مانده به دهکدههای خود باز میگردند. در این هنگام گویی رسالت بزرگ خود را به پایان رساندهاند چون به سرعت راهی زادگاه خود می شوند سبزهها را در جویهای آب انداخته و « تَکه » را در کیسه خود میگذارند چون دیگر تا سال آینده « تَکه » وظیفهای ندارد.
اهالی اردبیل همواره در نزدیکیهای عید چشم به راه « تکم چی » ها و دیگر پیک های نوروز هستند. چون می دانند [۲۹] هر زمان که آنان به شهر بیایند باید خود را برای برگزاری مراسم نوروز آماده کنند.
البته نباید تصور کرد حرفه آنان تکدی و سؤال است بلکه این رسمی است و آنها به جا آورنده این رسمند.
در زیر برخی از ترانههایی که این پیکها میخوانند به گویش آذربایجانی آوردهشده و به فارسی ادبی ترجمه شده است. باشد که از مطالعه اصل این ترانهها که سالهای سال است سینهبهسینه از دهاتیها بههم رسیده است به اعتقادات مردم سادهدل و متدین روستاهای شهر اردبیل در مورد چهارشنبه سوری و عید نوروز بیشتر پی برده شود.
بهار آمد. بهار آمد . خوش آمد
علی با ذوالفقار آمد. خوش آمد
سیُزون بُو تازه بایْرامُوزْ مبارک
آیُوز. ایلُوز. هَفتُوز. گونوز مبارک
جناب جبرییل نامه گَتیردی
گَتیر جًگین پیغَمَبَره یتیردی
« مبارک قُولَّلارِنْ گُوَه گوتُوْردی »
سیُزون بُو تازه بایْرامُوزْ مبارک
آیُوز . ایلُوز. هفتُوز. گونوز مبارک
امیرالمؤمنین تَخْتَه چِخاجاخ
یَزیدُون بویْننا نوختا وراجاخ
« شیرین شربت سویْرینَه آخاجاخ »
سیُزون بُو تازه بایْرامُوزْ مبارک
آیُوز. ایلُوز. هَفتُوز. گونوز مبارک
امیرالمؤمنین مولای قَنْبَر
مینوبُدور دولدُ ولَه یانندا قَنْبَر
سیُزون بُو تازه بایْرامُوزْ مبارک
آیُوز. ایلُوز. هفتُوز. گونوز مبارک
ایْلْدَنْ ایلَه بُو بایْرامی دیلَّر
یُوموْرْتانی یِّدی رنگَه بُویالّلار
دولتیلَر تازه پالتار گیلَّر
کاسیبلار کهنه پالتاری یُؤوب گیلََّر
« امیر مختارا رحمت دیلََّر »
داملاردا اوت یاندروپ
توپ فیشک لَر آتالّلار
« امیر مختار رحمت دیلَّر »
ترجمه به فارسی ادبی
بهار آمد. بهار آمد. خوش آمد علی با ذوالفقار آمد. خوش آمد.
عید نوروز شما مبارک ـ ماه و سال و هفته و روز شما مبارک جناب جبرییل نامه آورد ـ به محض آوردن به پیغمبر رسانید.
« پیغمبر بازوان مبارک خود را به آسمان بلند کرد»
عید نوروز شما مبارک ـ ماه و سال و هفته و روز شما مبارک امیرالمؤمنین بر تخت جلوس خواهدکرد ـ بر گردن یزید لگام خواهد زد.
« شربت شیرین به جای آب روان خواهد شد »
عید نوروز شما مبارک ـ ماه و سال و هفته و روز شما مبارک امیرالمؤمنین مولای قنبر ـ سوار بر دولدول شده است و قنبر در کنارش ( ایستاده است ).
عید نوروز شما مبارک ـ ماه و سال و هفته و روز شما مبارک هر سال ذکری از این عید می کنند ـ تخم مرغ را به هفت رنگ ، رنگ می کنند.
اغنیاء لباسهای نو در بر میکنند ـ فقراء لباسهای کهنه را شسته به تن می کنند.
« به امیر مختار رحمت و درود می فرستند »
در پشت بامها آتش می افروزند
با توپ و فشنگ سرور و شادمانی می کنند
« به امیر مختار رحمت و درود می فرستند